اولین برف زمستانی
٣ساله بودکه برف در ر فسنجان نبارید.بلاخره در ٧/١٠/١٣٩١ بارید.صبح زود مامان صدام زد پاشو هستي بعد دستم را گرفت برد كنار پنچره هنوز چشم هايم باز نمي شد پرده را كنار زد واي خداي من برف باريده بود باورم نميشد بالا پائين پريدم بعد هانارو بيدار كردم من بردمش كنار پنچره اون خوشحال شد مامانم بهش گفت برف چه رنگيه گفت صورتي .رفتيم با هانا وبابا كمي برف بازي .قراربود بريم كرمان .عجله داشتم زود تر بريم اونجا با بچه ها برف بازي كنم .وقتي رسيديم ديدم كم باريد . برفي ديگه نبود به بابا گفتم بريم سيرچ بعد از امتحان كانون بابا گفت مهمان داريم .بعد از امتحان كه بد هم نشدم با مهمانان كه يك دختر به اسم مو...